خاطرات شاه‌مرادی از دوران دفاع مقدس
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجو از مشهد، ماشاءالله شاه مرادی امروز در مراسم افتتاحیه اردوی راهیان نور دانشگاه فردوسی مشهد که در مسجد حضرت زهرای این دانشگاه برگزار شد، بیان کرد: هشت سال جنگ تحمیلی در کنار روزهای سختی که داشت؛ اما خاطرات جذاب و شیرینی را نیز به همراه داشت به طور مثال یکی از روزهای دوران دفاع مقدس هنگامی که خود را برای نماز خواندن آماده می‌کردیم، دیدیم که امام جماعت عبای خود را به تن کرد و به نماز ایستاد، همه ما و از جمله سدار قاآنی به سرعت نماز جماعت را بستیم.
وی ادامه داد: نماز که به رکوع رسید، مدت زمان رکوع طولانی شد و این میزان به حدی بود که کمر همه ما در حال شکستن بود.
این بازیگر سینما و تلوزیون تصریح کرد: هنگامی که یکی از رزمندگان از رکوع برمی‌خیزد تا ببیند چرا رکوع این میزان به طول انجامیده، مشاهده می‌کند امام حماعتی در کار نیست و یکی از رزمندگان 1000 نیرو را سر کار گذاشته است.
شاه مرادی ادامه داد: همچنین در یکی دیگر از روزهای دفاع مقدس از منطقه بوبکتان، ما بین بانه و سقز بودیم که مشاهده کردیم خودروی پیکانی در روستا متوقف شده و منتظر است. هنگامی که با او وارد صحبت شدیم گفتند عروسی برادرمان است و آمده‌ایم تا برادر دیگرمان را به اردبیل ببریم و قول می‌دهیم که شنبه اول هفته او را بازگردانیم.
وی بیان داشت: با توجه به این‌که هنگام ناهار بود داماد، به برادر داماد و برادر عروس اصرار کردیم تا ناهار را مهامن ما باشند که پس از اصرار من آنان پذیرفتند. ناهار آن روز پلو مرغ بود. هنگامی که ناهار را خوردند، به طرف اردبیل حرکت کردند.
این بازیگر سینما و تلوزیون افزود: نیم ساعت از رفتن آنان نگذاشته بود که یکی از بچه‌ها دل درد و دلپیچه شدید گرفت، به او آمپول زدم و سرم وصل کردم. پس از مدتی متوجه شدم تمامی بچه‌هایی که آن پلو مرغ را خورده‌اند به این درد دچار شدند به همین دلیل به آنان نیز سرم وصل کردم و آمپول زدم و همه آنان می‌خندیدند و بلند می‌گفتند بیچاره داماد!.
شاه مرادی تصریح کرد: شب هنگام بود که من نیز احساس دل درد کردم؛ اما همین که بیدار شدم تا به خود نیز آمپول بزنم، دل دردم خوب می‌شد. بار دیگر همین که به خواب می‌رفتم احساس درد دل می‌کردم؛ اما همین که بیدار می‌شد و چشمم به آمپول می‌افتاد درد دلن خوب می‌شد به همین تصمیم گرفتم آمپول را با نخ به سرم وصل کنم تا هر زمان که دل درد شدم نگاهی به آمپول بیندازم تا دل دردم مداوا شود.
وی ادامه داد: روزهای گذشت و برادر داماد که قرار بود شنبه اول هفته به جبهه بازگردد نیامد، تا این‌که به جای شنبه اول هفته، سه شنبه آمد. علت تاخیر را از او جویا شدیم و او در جواب گفت. ما اصلا به اردبیل نرسیدیم. وسط راه همه‌مان به دل درد شدید گرفتار شدیم و مردم منطقه مجبور شدند ما را نگاه دارند و با اربیل تماس بگیرند که برای ما لباس بیاورند. در آخر هم متوجه نشدیم سر داماد چه آمد!!.
لازم به ذکر است اردوی راهیان نور دانشگاه فردوسی مشهد با حضور ۴۰۰ دانشجوی دختر و پسر بهمن ماه سال جاری برگزار خواهد شد.
در این دوره حدود ۲۸۰ نفر خواهران در دو اتوبوس و ۱۲۰ نفر برادران اعزام می‌شوند. هزینه شرکت در این ارود برای دانشجویان وردوی جدید ۴۵هزار تومان و برای مابقی دانشجویان ۶۵ هزار تومان خواهد بود.
زمان حرکت برادران دوم بهمن و زمان برگشت هشتم بهمن ماه و زمان حرکت خواهران سوم و زمان برگشت نهم بهمن ماه می‌باشد. همچنین در طول سفر در میان خواهران چهار روحانی و چهار راوی و در میان برادران دو راوی و دو روحانی حضور خواهند داشت.
همچنین در طول سفر میان دانشجویان بسته‌های فرهنگی متناسب با فضای اردو پخش خواهد شد.
ارسال نظرات